اینجانب علی اکبر گلشنی اصل دانشجوی سال آخر دوره کارشناسی در رشته مهندسی صنایع می باشم.
وب سایت های من :
وبلاگ های من :
WWW.KABUTAREHARAM.MIHANBLOG.COM
WWW.FAGHATHOSEYN.PARSIBLOG.COM
ثعلبی در الکشف و البیان (خطی. برگ 180): به سندش از ابوذر غفاری آورده است که گفت: «روزی از روزها، نماز ظهر را با فرستاده خدا صلیالله علیه وآله وسلم خوانده بودم، گدایی در مسجد گدایی میکرد، کسی او را چیزی نداد... علی علیهالسلام داشت نماز میخواند و در رکوع بود، با انگشت دست راست که در آن انگشتری بود به گدا اشاره کرد. گدا انگشتر را از انگشت علی علیهالسلام در آورد. پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم آن را میدید، پیامبر دست به دعا برداشت: «... خدایا! من پیامبر تو و برگزیده تو هستم، خدایا! سینهام را بگشا و کارم را آسان ساز و علی را از خاندانم وزیرم قرار ده و به وسیله او مرا یاری کن». ابوذر گفت: هنوز دعای پیامبر تمام نشده بود که جبریل از نزد خداوند آمد و گفت: «ای محمد! بخوان: «انما ولیکم الله...».
گفتاری از آیتالله دکترمرتضی آقاتهرانی
من از آیت اللّه عراقی رحمهالله و اخیراً از جناب آیت اللّه سید عباس کاشانی دامت برکاته شنیدم که میفرمودند:
با بزرگان، آیت اللّه بروجردی رحمة الله را از منزل تا مسجد اعظم تشییع کردیم. برای خاکسپاری. فقط علما و مراجع را راه دادند و جلوی راه را برای دیگران بسته بودند. من همراه علما به داخل رفتم.
فردی برای تلقین آقای بروجردی رحمهالله، داخل قبر شد. بعد از چند لحظه بالا آمد و گفت: من نمیتوانم! گفتند: چه شد؟ گفت: آقای بروجردی با من تکرار میکند؛ میترسم! به فرد دیگری گفتند تلقین را بخواند، وقتی داخل شد سریع از قبر بیرون آمد و گفت: آقای بروجردی با من تکرار میکند. ما عادت کردهایم مردههایی که دفن میکنیم، باید مرده باشند! ولی آقای بروجردی زنده است. آقای عراقی رحمة الله گفت: من تلقین را میگویم. داخل قبر شدم و گفتم.
گمان نکنیم، او الان در قبر «لا اله الا الله» میگوید، بلکه او عمری به این ذکر میزیست. ناگهانی نیست. وقتی روز عید غدیر، پسری آیه سجدهدار خواند، آقای بروجردی رحمةالله با لباس عید، به زمین افتاد و سجده کرد. بنده بود و بندگی را میدانست. باید بندگی کرد تا به انسان همه چیز را بدهند.
آن حضرت رو به آنها کرد و فرمود:
«آیا شما را به اسحهاى که، موجب نجات شما از دشمن مى گردد و باعث افزایش روزى شما مى شود، راهنمایى نکنم».
حاضران مشتاقانه گفتند: چرا! راهنمایى کنید .
پیامبر فرمود: شب و روز پروردگار خود را بخوانید و دعا کنید.
چرا که اسلحه مؤمن، دعا است ؛ فَاِنَّ سِلاحَ المُومنِ الدُّعا
نصایح شهید اول
(آیت الله شمس الدین محمد بن مکی)
بسمالله الرحمن الرحیم
وصیتی که پیش روی شما است، از بنده ضعیف و ناتوان، نویسنده این حروف، محمد فرزند مکی است. خدای او را همچون نصوح، توبه پذیرد و از اشتباهها و لغزشهای او چشم پوشد. مخاطب آن، برادران و دوستان الهی میباشند، آنان که برای خدا و در راه خدا با او دوست شدهاند. نخست نفس خود را مخاطب قرار میدهد، سپس آنان را. این وصیت نامه در بردارنده مطالب و معارف بلندی است.
1- تقوای الهی را فرا دید خود قرار دهد و بر همه حرکات و سکنات خویش حاکم سازد. مدام در مراقبه بوده و از خدا خوف و خشیت کند. در خلوت و پنهانی از او شرم کرده، به آنچه خوشایند او نیست آلوده نگردد.
2- در همه احوال خدا را فریاد دارد و در بیشتر اوقات با زبان ذکر او گوید.
3- بر خدا توکل کرده، کارها را به او واگذارد و در گرفتاریها و سختیها به او پناه برد.
4- موازین و احکام دین را فرادید خویش نهاده، سر مویی از آن خارج نشود؛ زیرا خروج از فرامین شریعت، گمراهی و ضلالت در پی آرد.